نشسته ام به یاد تو، شرابی که به کام من نسخه من دست غزل، دوایی که به نام من شراب هر شب دلم، یه جرعه یاد تو شدهبرای درد بی کسی ، چاره و التیام من به هر طرف که بنگرم، در همه جا ببینمتبه جان من فسون تو، به دست تو زمام من همیشه در نظر تویی، قبله ی هر نماز منچو بنگرم به دیده ات، بشکنی تو صیام من برهمگان همیشه تو ، حدیث وصل بوده ایهمچو کبوتری چرا؟ پریده ای ز بام من به هر قدم که بگذری، بی خبری ز حال منهر نفست بگو مگر، ندیده احترام من؟ تمام شهر دل ببین، گرفته خو به دامنتاز آنزمانکهرفتهای، یهخواب خوش حرام من روی دلم به سوی تو ، هوس فقط به کوی تونداده ام به کس دلی، بجز تو خاص و عام من غبار کوی تو شدم، خراب روی تو شدمرسیدنم به ناکجا، نبوده در مرام من جان و دلم ربوده ای، دل همه شد بهانه اتبه درد من تو آشنا، طبیبی و همام من با همه کس وفا کنی، جز دل بیقرار منزخمه زنی به جان من، ز بخت دوده فام من می شنوم صدای تو، که بی خبر کجا شدی؟چه میزنی مرا صدا؟ تو در
خیال خام من آن نفسی که میروی، برون ز اختیار منای نفس جدا شده، بریده شد کلام من چه گویمت بمان؟ میان این فغان منصدا کجا رسد به تو؟ ز گریه ی مدام من جان و تنم به راه تو، خراب یک نگاه توچو بگذری تو از خیال، بگو چه شد تمام من؟سبو کشان به هر دیار ، بنالم از فراق یارهمینه جرم عاشقی ، قشنگه اتهام منکجا بود توقعی ، به درک حال زار منمگر بنوشد هر کسی زندگی چیست ؟؟...
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 12:38